_{^{پای صحبتهای یک مغازه دار-چرا آن ماکسیما سوار شیشه خالی نوشابه و دیگری پوست موز به خیابان پرت می کند؟!!-پولدار بی فرهنگ را چه کسی باید تأدیب نماید؟!!}}

_{^{آیا پلیس اهمال کاری می کند؟!!}}

^{علی اصغر باقری}

هر از گاهی برای خرید به مغازه اش می روم او که اهل تهران و ساکن یزد است هر بار بحث و صحبتی با هم می کنیم بعضاً هم مسائل مربوط به اجتماع است. می گفت یکی از طرف اصناف آمد و گفت که شما ابزار فروش هستی چرا رنگ و لوله می فروشی؟!! در جواب گفتم حرف شما صحیح و ما تسلیم هستیم. ولی اگر این قانون است باید برای همه باشد و ما هم یکی از آن باشیم. وی ادامه داد چند روز پیش در خیابان یک ماشین ماکسیما که معمولاً افراد پولدار سوار می شوند در حال حرکت یک ظرف خالی نوشابه دلستر را به بیرون پرتاب نمود و این حرکت برایم خیلی سخت بود که چرا اولاً بعضی متناسب با پولدار شدنشان فرهنگ لازم را کسب نمی کنند و ثانیاً چرا کسی نیست که به چنین تخلفاتی رسیدگی کند!! اگر افرادی از مأمورین در سطح شهر موارد اینچنینی را سریعاً گزارش می کردند و بلافاصله قبض جریمه به آدرسشان ارسال می شد دیگر شاهد این همه ناهنجاریهای شهری نبودیم بطوریکه اگر ساعتی در یک خیابان بایستیم صدها مورد تخلف از قبیل عربده کشیدن و خلاف رفتن موتور سوار و سر و صداهایی که بعضی از خودروها ایجاد می کنند و ... مشاهده می کنید. و متأسفانه پلیس هم گو اینکه نمی خواهد برخوردی داشته باشد و چشم روی هم می گذارد و مواردی هم که گزارش می شود را با اهمال و سستی پی گیری می کنند. برای نمونه گفت چندی قبل ساعت یک بامداد هنگامی که در آپارتمان خواب بودیم صدای پرتاب لوله های فلزی از آپارتمان در حال ساخت که در چند متری آپارتمانمان بود مرا بیدار کرد و هنگامی که به کلانتری اطلاع دادیم توجهی نکردند و پس از پی گیری گفتند باید به 110 زنگ بزنید و تا ساعت 2 بامداد که پی گیر بودیم یک خودرو پلیس آمد و از مسافتی دور چرخی زد و رفت و بعد گفتند آمدیم چیزی نبوده است!!

در تأیید درد دلهای این مغازه دار گفتم حدود دو ماه پیش در میدان همافر یزد یک خودرو پژو 206 را مشاهده کردم که با سرعت زیاد و با ویراژ از کنارم عبور نمود و در این هنگام دیدم پوست موزی نیز به داخل خیابان پرت نمود. مقداری سرعت موتور را بیشتر نمودم و آن خودرو در ابتدای بلوار آزادگان در باند کند رو جلو مغازه لوازم یدکی موتورسیکلت به صورت دوبله در حالیکه کنارش هم خودرویی پارک نبود ایستاد. وی قصد این داشت که از لوازم یدکی قطعه ای خریداری کند که قبل از پیاده شدن کنارش ایستادم و گفتم این درست است که پوست موز به داخل خیابان بیاندازید؟!! گفت چه اشکالی دارد؟ گفتم حداقلش ممکن است یک موتور سوار سر خورده و حادثه ای برایش پیش بیاید. جواب داد نه چنین نمی شود!! گفتم اگر شد چی؟ گفت: می برندش بیمارستان!! بعد هم پیاده شد و با کمال خونسردی میان روز روشن سو ئیچ موتور را برداشت و با جاری نمودن کلماتی به طرف لوازم یدکی رفت و چون قطعه ای که می خواست نداشت برگشت و سریعاً سوار خورویش شد و دسته کلیدمان را با خود برد!! ما ماندیم و موتور بدون کلید!! به پلیس 110 زنگ زدیم و پس از کلی معطلی پلیس آمد و گزارش نوشت و گفت بیا کلانتری 15 موتور را به مغازه دار سپرده و برای پی گیری به کلانتری که رفتم گفتند باید فردا به دادگاه رفته و شکایت نمایی!! گفتم من که نمی دانم از چه کسی باید شکایت کنم شما بر اساس شماره خودرویی که یادداشت کرده ام طرف را حاضر کنید تا دسته کلیدم را بدهد اگر نداد آنوقت شکایت کنم. مأمور هم گفت ما چنین اجازه ای نداریم و نمی توانیم بدون دستور قاضی صاحب خودرو را شناسایی و احضار کنیم!! بنده هم آن حرکت خشن پلیس کانادا را در خصوص تعقیب فرزند آن دکتر ایرانی که چند سال پیش ناخودآگاه از چراغ قرمز عبور کرده بود را مثال زدم که بلافاصله توسط پلیس مخفی تعقیب و به قتل رسید!! و گفتم نه به آن شوری شور که پلیس برای یک تخلف طرف را بلافاصله شناسایی و ظرف چند دقیقه جواز قتل را گویا به خاطر ایرانی بودنش می گیرد و نه به این بی نمکی که پلیس حد اقل اختیاری از خود نداشته و نتواند یک موضوع جزیی را پی گیری کند. به هر حال اگر پلیس تخلفات جزیی را دقت می کرد امروز شاهد این همه ناهنجاری نبودیم و هم اکنون هم این بی توجهی ها تخلفات را بیشتر و بیشتر می نماید و چه بسا همین راننده متخلف تا بحال داستانها برای دوستان و خویشانش سرائیده که چگونه مقتدرانه برخورد داشته و به ریش ما و دیگرانی که مسئول امنیت هستند خندیده است. در عین اینکه پلیس زحمات طاقت فرسایی را می کشند ولی متأسفیم که آنگونه که انتظار می رود و شایسته پلیس است تحرک لازم مشاهده نمی شود و باز متأسفیم فیلمهایی چون مانگرو که در هفته پلیس و در سالجاری در صدا و سیما پخش شد تصمیم گیری ها و اقدامات آن فرماندهان پلیس را به آن صورت زننده مشاهده کنیم آیا آنچه که در فیلم مانگرو گذشت یک واقعیت بود؟!! این ابهامی است که این فیلم به اذهان انداخته است!!